وقتی قرار است پول زیادی برای خودروهای وارداتی پرداخت کنیم، حق داریم انتظارات بیشتری داشته باشیم؛ کمترین آنها ظاهر خودرو است.
در دورهای که مد و پیروی از آن بیش از هر زمانی مورد توجه است، خیلیها دیگر به خودرویشان تنها به عنوان وسیلهای برای عبور و مرور نگاه نمیکنند. مگر اینکه توجیهات اقتصادی و نگاه مصرفی به خودرو خلاف آن را ثابت کند. در واقع اگر غیر از این بود غولهای صنعت خودروسازی سالانه میلیاردها دلار صرف پروژههای سنگین طراحی نمیکردند و ظاهر محصولاتشان را به عنوان خوشامدگویی به خریدارانشان نمیدانستند. به همین بهانه سراغ خودروهای شهرمان رفتهایم با این تفاوت که تنها نمونههای وارداتی که مدلهای صفرشان در دسترس است در لیستمان جای گرفتهاند و به کل از خودروهای وطنی فاکتور گرفتهایم. مطمئنا بحث در این مورد کاملا تخصصی و در عین حال سلیقهای است ولی آنچه که مرور میکنیم از برآیند نظرات شخصی و نگاههایی به دست آمده که حوالی این مدلها میچرخد؛ آنجا که جدا از تخصص در زمینه طراحی، آنچه که فرد عادی با دیدن یک مدل به ذهنش خطور میکند، میتواند بگوید با خودرویی زیبا طرف است یا نه! پس اگر خودروی شخصیتان در این لیست بود، دلیل بد بودن آن نیست در واقع طراحانش نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید آن را از نظر دیگران زیبا جلوه دهند.
برادران مزدا؛ وقتی سامورایی جوگیر میشود
به هیچ عنوان نمیتوان منکر تواناییهای فنی، کیفیت ساخت و سواری لذت بخش محصولات مزدا شد ولی حداقل طراحان ژاپنی از لحاظ ظاهری در این نسل گاف دادهاند.
البته شاید گیر دادن به این دو برادر شناخته شده نوعی کج سلیقگی محسوب شود ولی همانقدر که مزدا ۳ قبلی کلاسیک، اصولی و مطمئن خلق شده بود نسل جدید این سامورایی تحت تاثیر جوزدگی کرهایها آشفته از کار درآمد. در نمای جلو اوج پرکاری مهندسین این برند را شاهدیم جایی که چراغهای بادامی و کشیده در کنار سپر بزرگ و ورودیهای هوا حالتی خندان به این سدان بخشیدهاند. این شلوغ کاری در نمای کناری به یکباره افت میکند و برای توجیه این سکته تنها خطی را در امتداد بدنه تا صندوق عقب شاهدیم. ضمن اینکه تقارن نداشتن فرم گلگیرهای جلو و عقب آن هم چیزی نیست که بتوان آن را زیبا و چشمگیر دانست. با این حال اگر چشمانمان را روی تمام این نکات ببندیم، طراحی بخش عقب این نسل مزدا جای هیچ گونه حرفی را باقی نمیگذارد. جایی که فرم زیبا و اصولی صندوق با چراغهایی که شکل هندسی عجیبی دارند تحت شعاع قرار گرفته است؛ حالت برگ گونه چراغها به همراه ترکیب رنگ نقرهای و قرمزشان باعث شده تا مزدا ۳ نسل جدید حداقل در نمای عقب خودروی زیبایی نباشد.
علت انتخاب: شلوغ کاری بیش از حد، فرم چراغهای عقب نسل ۳
قیمت: مدل ۹۳ تیپ ۴ حدود ۱۲۶ میلیون تومان
سانگ یانگ اکتیون ۲۰۱۲؛ خاص بودن به هر قیمتی
در دنیا به هرچیزی که متفاوتتر از سایرین باشد میتوان لقب «ترین» داد! مثل زیباترین، قدرتمندترین، بزرگترین و... این بار ما هم لقب زشتترین خودروی شرقی را با افتخار به سانگ یانگ اکتیون اهدا میکنیم.
البته در خاص بودن این SUV هیچ گونه شکی نیست چرا که در اولین برخورد اولین چیزی که به ذهنتان میرسد این است که چراغهایش برعکس نصب شدهاند! طراحی اکتیون زیاد دلچسب نیست و مثل اسپورتج یا با کمی ارفاق ix۳۵ با آن هیبت و قیافه عضلانیاش شما را آنچنان مجذوب خود نمیکند اما خوشبختانه خطوط به کار رفته در بدنه تا حدی هماهنگ با هم بوده و یکپارچگی در طراحی از نکات بارز آن محسوب میشود. طراحی عقب و مخصوصا فرم چراغهای این قسمت هم کاملا ساده بوده و عنصر جذابیت کاملا محو و گم شده است. به طور کلی در مورد طراحی و ظاهر این شاسی بلند عجیب به نظر بیشتر از هر چیزی این سلیقه مخاطبین است که قضاوت میکند چرا که همان قدر که این مدل میتواند برای شخصی معقول و حتی خوشایند باشد شاید از دید شخصی دیگر کاملا نامناسب و زشت به نظر برسد ولی بدون شک هربار یکی از آشنایانتان شما را پشت رل اکتیون ببیند اگر با شما رودربایستی نداشته باشد در مورد علت خرید این کرهای از شما سوال خواهد کرد.
علت انتخاب: فرم ناهمگون چراغها، زیبایی فدای تفاوت شده است
قیمت: مدل ۲۰۱۲ صفر کیلومتر حدودا ۱۲۰ میلیون در بازار
جک توجوی سدان؛ سوء تفاهم چهارچرخ
حماسهای دیگر از چشم بادامیها! به نظر میرسد فرمول طراحی که چینیها دنبال میکنند تنها دو روش دارد؛ یکی تقلید از برندهای موفق و دیگری ترکیبی ناهمگون از هرآنچه در آستین دارند. این بار هم جک موتورز چین با عرضه مدل توجوی سدان این خط مشی را ادامه داده است. در واقع اگر تیبا در بین داخلیها زشت و نامعقول جلوه میکند، این سدان هم به همان حد در بین برادرانش میدرخشد. در نمای جلویی سعی شده فرم چراغها جدید و مدرن به نظر برسد که از قضا همین گونه هم هست ولی وقتی سپری با طراحی عجیب و پف کرده در زیر آنها خودنمایی میکند، همه انتظاراتمان تحت شعاع قرار میگیرد. البته شاید در عکسها و بنرهای تبلیغاتی ایراد خاصی را در این نوع طراحی نبینید و حتی شاید آن را زیبا هم بدانید ولی اگر این خودرو را به صورت زنده (به خصوص در رنگ سفید) در خیابان ببینید کاملا حق را به ما خواهید داد. در نمای جانبی هم چیز دندان گیری به چشم نمیخورد تا اینکه در بخش عقب کاملا شگفت زده شویم. جایی که سپر همچنان بزرگ و برجسته در نظر گرفته شده و چراغها هم فرم هندسی جدیدی را به دنیای خودروسازی معرفی کردهاند. در کل میتوان گفت از خودروسازی که لوگویش در اوج بیسلیقگی طراحی شده بیشتر از این هم میتوان انتظار داشت! حداقل اگر پولتان را برای خرید این مدل کنار گذاشتهاید سراغ نمونه هاچ بک آن بروید.
علت انتخاب: فرم نامتعارف سپرها، چراغهای بخش عقب
قیمت: ۳۴ میلیون در بازار
هافی لوبو؛ اسباب بازی شهری
موفقیت ماتیز باعث شد تا پای برادران کوچک دیگر این چینی هم به کشور باز شود. ولی چه فایده که این واردات حداقل از لحاظ ظاهری پیشرفت خاصی را نشان نمیدهند. از MVM۱۱۰ با آن ظاهر متعجب و عجیبش که بگذریم، این روزها شاهد محصول جدیدی با نام لوبو از کمپانی چینی Hafei هستیم که در کلاس هاچ بکهای کوچک شهری قرار میگیرد. در مورد فرم و استایل ظاهری این خودرو تنها کلمه «اسباب بازی» میتواند حق مطلب را ادا کند! اسباب بازی که چراغهای عقب عجیبی دارد؛ شکل مثلثی آنها که از دو استوانه هالوژنی ساخته شدهاند از نکات بارز طراحی لوبو محسوب میشوند مخصوصا قسمتی از آنها که از نمای کناری هم معلومند. چراغهای جلو هم حالت ذوزنقهای دارند که در سر پیچها، راننده خودروی جلویی را نسبت به خطر آگاهتر میکند و به نظرمی رسد همان نقش راهنما و چراغهای خطر روی آینهها را در جایی دیگر بازی میکند. در کل به نظر میرسد طراحان این کمپانی، محصولی را برای انیمیشنهای شرقی طراحی کردهاند تا تردد در خیابانها! با این حال اگر میخواهید بابت پول پرداختیتان حداقل از لحاظ ظاهری در خیابانها متفاوت باشید، لوبو منتظر شماست. البته این را هم فراموش نکنید که حتی خانمها هم آنچنان به این کوچک چینی روی خوش نشان ندادهاند.
علت انتخاب: شکل و فرم هندسی بدنه، طراحی چراغها
قیمت: صفر این خودرو در بازار موجود نمیباشد
Mvm۵۳۰؛ خودرویی زیر ذره بین
از چینیها بیشتر از این میتوان انتظار داشت؟ کار به جایی رسیده که حتی نمیتوان طراحی چنین معجونی را حتی از آنها هم قبول کرد. این سدان هر چند در سال ۲۰۰۷ برای اولین بار به بازارهای جهانی عرضه شد و آنچنان قدیمی نیست اما به نظر میرسد طراحان آن با ماشین زمان از دهه ۹۰ به زمان حال سفر کردهاند! در نمای بیرونی و در بخش جلو، بیش از هر چیز چراغهای بزرگ خودنمایی به چشم میآید که البته متناسب با آن جلوپنجره کرومیاش، بزرگتر از حد معمول طراحی شده تا حداقل توازن این بخش حفظ شود. در نمای جانبی هم، شیشهها فرمی تخم مرغی دارند که در کنار خط صاف کشیده شده از چراغ جلو تا انتها، تلاش کاذب سازندگان برای جلوگیری از یکنواختی را نشان میدهد. در نمای عقب هم دوباره شاهد طراحی چراغهایی هستیم که بارزترین نکته آن بزرگ بودنشان است و حداقل میتوان خوشحال بود بین بخش عقب و جلو از این نظر هماهنگی ایجاد شده است! با این تفاوت که صندوق بزرگ و مرتفع در این قسمت آن تا حدی بزرگی این چراغها را تعدیل کرده است. در کل اگر هدفتان از خرید خودرو تنها جابه جایی از نقطه A به B نیست و فرم ظاهری هم در انتخابتان نقش دارد، Mvm۵۳۰ نمیتواند پاسخگوی انتظارتان باشد.
علت انتخاب: بزرگ بودن بیش از حد چراغها، استایل نامتعارف کابین از نمای کناری
قیمت: حدود ۴۰ میلیون تومان در بازار
سایر کاندیداها
به هرحال چون نمونههای وطنی در لیستمان جایی نداشتند کمی انتخابهایمان محدود شد با این حال کاندیداهای دیگری هم میتوانستند در این بین خودنمایی کنند. به عنوان مثال تویوتا یاریس ۲۰۰۸ که با قرار دادن کیلومتر شمار و آمپرها در وسط کنسول طراحی نسبتا خوب بیرونیاش را زیر سوال برد. البته نمیتوان روی شاسی بلند MVMx۳۳ هم به راحتی چشم بست که به عنوان ارزانترین خودروی SUV بازار، کمترین جذابیت و ذوق هنری را هم عرضه میکند. MVM۱۱۰ هم که جای خود را دارد و شاید خودرو تیبا (پرداختن به این خودرو دیگر تکرار واضحات است). در نهایت هم سانگ یانگ کوراندو را مثال میزنیم که با چراغهای گرد و شکل ناهمگون بخش عقب و جلو، و دیگر رنو کولیوس ۲۰۱۰ و رنو داستر حسن ختامی هستند در ساخت یک شاسی بلند عجیب .